در عصر تکنولوژی که همه چیز آن به سرعت کهنه میشود و با اطلاعات تازهتر همه چیز در لحظه نو میشود، روابط عمومی بایستی از عملکرد و شکل اولیه و سنتی خود خارج شده و ضرورت های زمانهای را که در آن زندگی میکند درک نماید.همراهی و همگرایی در سازمان ها از طریق روابط عمومی های متخصص، با تجربه، کارآمد و تاثیرگذار شکل می گیرد و ایجاد ارتباط با مخاطبان، جامعه و مجریان از مهم ترین وظایف روابط عمومی سازمان هاست.
در دنیای امروز روابط عمومیها و سازمانها همراه و همزاد هم هستند و هیچ دستگاه و سازمانی را نمیتوانید پیدا کنید که بدون روابط عمومی بتواند کار کند، روابط عمومی و سازمانها لازم و ملزوم همدیگر هستند و به جرات میتوان گفت در دنیای کنونی با توجه به ظهور تکنولوژی های برتر و پیشرفته، دستگاهها و سازمانها بدون روابط عمومی نمیتوانند به حیات خود ادامه دهند و در اصل روابط عمومی ها تسهیل گر جریان ارتباط هستند.
محور اصلی ارتباط با جامعه و مخاطبان باید روابط عمومی باشد و اگر سازمانی بدون توجه به این ستون اصلی در سازمان، بخواهد عمل کند در آینده به مشکل بر میخورد و مقبولیت و مشروعیت خود را از دست خواهد داد. اگر بتوانیم سازمان را به یک ماشین تشبیه کنیم، شاید بتوان ادعا کرد که روابط عمومی مانند فرمان این ماشین است که در دست مدیریت سازمان برای هدایت و راهبری آن قرار دارد و مسیر این ماشین همان برنامه سازمان و هدف نهایی هم مقصدی است که ماشین به سوی آن حرکت میکند.
بنابراین این ماشین یک راننده کارکشته، توانمند و شایسته میخواهد که بداند چگونه از این فرمانی که در احتیار دارد استفاده کند تا آن را به مقصد و سرمنزل نهایی برساند. پ.ن: روابط عمومی جعبه سیاه و محرم اسرار سازمان است، باید فردی متخصص و توانمند در راس آن قرار گیرد که بتواند از تمامی ظرفیت های موجود برای بهبود روند کاری سازمان استفاده نماید .
بیش از ۱۵۰ ساعت خبر در بخش های مختلف به صورت شبانه روزی در سراسر کشور و بخش بین الملل پخش می شود .این اخبار در رسانه های جمعی دیداری و شنیداری جدیدترین اخبتر و اتفاقات را پوشش می دهند.بیش از ۳۰۰ ساعت برنامه سیاسی نیز تولید و پخش می شود .
علی الظاهر ضعف چندانی در سخت افزار و نرم افزار همچنین نیروی انسانی متخصص و کارشناس وجود ندارد .
حال این سوال مطرح می شود که چرا رسانه جریان ساز نداریم؟
چرا روایت دست اول از این رسانه ها منتشر نمی شود؟
با این همه بخش های خبری، کارشناسان زُبده چرا شبکه های اجتماعی راوی اول هستند؟
اشکال در مدیریت غیر متخصص است؟
بازنگری در برخی سیاست ها رسانه ای؛جایگزینی نیروهای متخصص و رسانه ای جوان با مدیران فعلی از راه کارهایی است که در این مجال به آن اشاره شد.
در این کارگاه، دانشجویان پس از پایان دوره مهارت های لازم جهت آشنایی با خبرنگاری و اصول اولیه و مقدماتی خبرنویسی را فرا خواهند گرفت.
50% تخفیف ویژه دانشجویان و کارشناسان روابط عمومی
زمان برگزاری کارگاه: سه شنبه 17 خرداد ماه 1401 ساعت 19 الی 20:30
لینک ورود به دوره https://evnd.co/rzZpD
رسانه های اجتماعی ابزاری کامل برای ابراز خشم و عصبانیت
دکتر پیتر سندمن: خشونت، خشونت است؛ صرف نظر از جایی که شروع می شود. خشونت می تواند آنلاین آغاز شود یا در ابتدا آفلاین باشد و بعداً به رسانه های اجتماعی برسد و آنجا گسترش یابد.مهم این است که پشت پست های خشمگینانه توئیتر و فیسبوک و ... هم یک انسان نشسته است.
تا پیش از پیدایش رسانه های اجتماعی، افرادی که از دست سازمانی خاص یا به دلیل وقوع یک موقعیت خاص عصبانی بودند، گزینه های محدودی برای بروز آن داشتند . آن ها نهایتاً می توانستند تجربه خود را به دوستانشان بگویند یا به تنهایی از طریق نامه یا تلفن با سازمان طرف حسابشان مبارزه کنند.
گزینه دیگر اینکه به سردبیر یک رسانه نامه ای بنویسند و شانس خود را برای اطلاع رسانی موضوع به افراد خارج از حلقه دوستانشان منعکس کنند. رسانه های اجتماعی ابزاری قدرتمند برای بروز خشم کاربران تبدیل شده اند.
"ارتباطات بحران در رسانه های اجتماعی"
"ان ماری ون دن هارک"
ترجمه: عباس رضایی ثمرین
1. همه رسانهها ساختارمند هستند
رسانه با دقت ساختارهای زیرکانهای ارائه میکند که بسیاری از تصمیمگیریها و نتایج را از عوامل تعیین کننده منعکس کنند. بیشتر دیدگاه ما نسبت به واقعیت بر مبنای پیامهای رسانهای است که پیشساخته هستند و حاوی نگرشها، تفسیرها و نتایجی است که تقریباً شکل گرفته است. رسانه تا اندازه زیادی برداشتهایی از واقعیت برای ما ارائه میکند. زمان تحلیل یک متن رسانهای به این نکات توجه میکنیم: این پیام چگونه شکل گرفته است؟ و چگونه واقعیت را بازنمایی میکند؟
2. همه افراد پیامها را به سختی تفسیر میکنند.
کسانی که برنامه تلویزیونی یا وبسایت مشابهی میبینند اغلب تجربه مشابه ندارند یا با برداشتهای مشابه مواجه نمیشوند. هر کسی میتواند یک پیام را با توجه به سن، فرهنگ، تجربیات زندگی، ارزشها و عقاید به صورتهای مختلف تفسیر یا قبول کند. زمان تحلیل یک متن رسانهای توجه میکنیم به: چگونه دیگران پیامها را به صورت متفاوتی درک میکنند؟
بهمن علی بخشی دانشجوی دکتری مدیریت رسانه
فناوری های دیجیتال یکی از عناصر مهم برای ظهور و تقویت دموکراسی هستند. ابزارهای رسانه های اجتماعی و منابع اینترنتی، امکان دسترسی فوق العاده به اطلاعات، دانش، شبکه های اجتماعی و فرصت های مشارکت جمعی را فراهم ساخته اند و می توانند انسان را در ساختن دموکراسی بهتر یاری کنند.
شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک، توئیتر و اینستاگرام در تلاش هستند تا با روش های کنترل سیاسی کنار بیایند. الگوریتم های شبکه های اجتماعی ممکن است فضایی ایجاد کنند که مکالمه های عمومی در ان ها هدایت و قطبی سازی شود. "روبات ها" با قابلیت جریان سازی سیاسی برای دستکاری افکار عمومی ساخته می شوند و اینگونه وانمود می شود که ان ها بخش مهم و اثرگذاری از جنبش های مردمی هستند.
نفرت پراکنی آنلاین در حال گسترش است و کنشگران مخرب و بازاریاب های دیجیتال، کارخانه هایی برای تولید خبرهای نادرست با هدف آسیب رساندن به مخالفان یا کسب درآمد از تبلیغات به راه انداخته اند. اغراق نیست اگر بگوییم که هم اکنون تلاش های هماهنگ برخی کنشگران مخرب درحال ایجاد هرج و مرج در بسیاری از سیستم های سیاسی در سراسر جهان است .
برخی ارتش ها و آژانس های اطلاعاتی با بهره گیری از جذابیت های جنسی، از رسانه های اجتماعی به عنوان راهی برای تضعیف فرآیند های دموکراتیک و سقوط نهادهای برآمده از دموکراسی می کنند .
پروپاگاندای رایانشی شامل اقدامات سیاسی مشکوک مانند: گشت و گذار دیجیتالی، ترولینگ دولتی و نیز اشکال جدیدی از جنگ آنلاین برای تغییر نظرات مردم و به طور موقت تغییر رفتار آن ها است .
مزیت مخرب پروپاگاندا در امکان توزیع سریع حجم زیادی از محتوا برای مخاطب و کاربران است . برخی اوقات این محتوا، شخصی سازی می شود تا کاربران گمراه شوند و تصور کنند پیام ها از شبکه ی گسترده خانواده و دوستانشان سرچشمه می گیرد. پروپاگاندای رایانشی ابزاری فوئق العاده قدرتمند است که از آن برای برقرای ارتباط علیه کنشگران و نهادهای دموکراتیک در سراسر جهان استفاده می شود .
مولفه های پروپاگاندای رایانشی: روبات هایی که محتوای جعلی تولید و ارائه می کنند ؛ حساب های کاربری جعلی که در سطح محدودی به مدیریت انسانی احتیاج دارند؛ اخبار فریبنده ای که حاوی اطلاعات غلط در مورد سیاست و زندگی عمومی است .
روبات های سیاسی: روبات های اجتماعی ای که برای دستکاری سیاسی استفاده می شوند؛ ابزاری موثر برای پیشبرد تبلیغات مجازی به نفع جنبش ها و احزاب سیاسی و کارزارهای نفرت پراکنی آنلاین . یک فرد یا گروهی کوچک از افراد می توانند به راحتی ارتش روبات های سیاسی را در توئیتر، یوتیوب و اینستاگرام ایجاد و هماهنگ کنند تا توهم اجماع گسترده یا علاقه ی عمومی به موضوعی خاص القاء شود .
این روبات ها طوری برنامه نویسی شده اند که مانند شهروندان واقعی ظاهر شوند و رفتار کنند. در بسیاری از کشورهای دنیا رقیبان سیاسی و حامیان آن ها در انتخابات، روبات های سیاسی و پروپاگاندای رایانشی را به منظور تغییر رای دهندگان یا بدنام کردن و ترساندن مخالفان به کار گرفته اند .
برگرفته از کتاب دستکاری در رسانه های اجتماعی
نوشته ساموئل سی.وولی، فیلیپ ان.خاوارد
ترجمه عباس رضایی ثمرین و رسول صفرآهنگ
جابجایی مرزهای روزنامه نگاری و طراحی در روزنامه وزین "سراج"
البته من روزنامه نگار نیستم ولی علاوه بر گذراندن واحدهای روزنامه نگاری و فعالیت در چند خبرگزاری و روزنامه در دوران کارشناسی و ارشد، دوستان درجه یک در این حرفه دارم که انصافاٌ نوشته هایشان قابل تحسین و خواندنی است.
این عکس را در صفحه یکی از همین دوستان a.brooghan@ که استخوانی در این طریق خُرد کرده دیدم، منم اولش نتوانستم باور کنم، با خودم فکر کردم شاید آگهی گرفته ولی بعد گفتم آخه اینجوری؟
گفتم شاید خواسته طراحی از خودش در وکنه(سبک برره بخونید) یاد دوست طراحم farzadhafezi.ir@ افتادم که هرکدوم از کارهاش اونقدر خاص و مهم هست که بدون امضاء محاله منتشرشون کنه؛ بعد با با خودم گفتم شاید گرافیستشون کرونا گرفته و یه تازه کار که نه فرزند این طراح رفته و طرح زده یا چی ...
به ذهنم خطور کرد نکنه با تیتر ارتباط داره و اصلاً تبلیغ نیست، دینگ، لامپِ بالای سرم البته از نوع ال ای دی روشن شد که ای دل غافل بابا این مرتبط با تیتر هست و کنایه اومده؛ ناگهان یاد استاد قندی، جناب بدیعی و خاطراتم از کتاب روزنامه نگاری نوین افتادم، یاد بچه های روزنامه و خبرگزاری که برای انتخاب تیتر یک، کلی داستان داشتند و کلی هدف از نوشتن یک تیتر خاص که مخاطب و جذب کنه و میخ کوب. بله منم در نگاه اول میخ کوب شدم با دیدن صفحه اول روزنامه .
یه کوچولو ذهنم رفت سمت اینکه شاید در گوشه ای از ایران چاپ می شه که ... نگذاشتم ذهنم جلوتر بره، آخه مگه داریم؟ مگه میشه اینقدر سطح روزنامه و روزنامه نگاری و بیاریم پایین؟ مگه میشه مخاطب را در عصر رسانه دیجیتال منفعل تصور کرد؟ و ...
النهایه، یاد کارتحقیقاتی که ترم های اول دکتری با موضوع افول رسانه های سنتی افتادم؛ واقعا این حرکت عجیب در نوع خودش، مخاطب را ترغیب می کند، روزنامه ای که کم کم دارد به فراموشی سپرده می شود را بازهم به گیشه برگرداند؟
راستش دیگه ادامه ندادم، نمی خوام به حرمتی که روزنامه تو ذهنم داره خدشه ای وارد شود، رفتم و صفحات اول روزنامه های استخوان خورد کرده را ورق زدم تا روحم آرام شود .
تلویزیون با تاکید بر شمار بینندگان خود، همیشه تلاش دارد تا مخاطبان خود را راضی نگهدارد و طوری رفتار نکند که احساس ناخوشایندی به آنان دست دهد. در طول جنگ آمریکا علیه عراق، تلویزیون های آمریکا پیوسته در پی این بودند که تصویرهایی از جنگ پخش کنند که احساسات عمومی را جریحه دار نکند و برعکس، جنگ را تنها به عنوان یک برنامه در کنار برنامه های دیگر نمایش دهند.
بعصی از تصاویر جنگ آمریکا علیه عراق در سال 2003، هرگز در تلویزیون های آمریکا نشان داده نشد. تلویزیون درباره انچه مردم می خواهند نگاه کنند نگران هستند، یعنی نگرانند چه تعداد چشم به تلویزیون نگاه می کند.پخش برخی تصاویر اثر جنگ را به خونین ترین و دل خراش ترین صورت نشان می دهند و ممکن است دیدن این تصاویر پرسش های سختی را در ذهن مخاطبان بیافریند.
تلویزیون یک رسانه ساده کننده است، از تلویزیون انتظار نمی رود که پرسش هایی را طرح کند تا دیگران احساس بدی داشته باشند چرا که ممکن است همان لحظه تلویزیون را خاموش کنند. پس تنها راهی که می توان مردم را به دیدن صحنه های جنگ راضی کرد، این است که آن ها درباره جنگ احساس خوبی داشته باشند.
اگر فردی پس از حمله آمریکا و بریتانیا به عراق، شبکه هایی مانند ای.بی.سی ، سی.بی.اس، ان.بی.سی و سی.ان.ان را در ماه های مارس و آوریل 2003 نگاه میکرد، چیزی که او را آزاد می داد این بود که هماره موسیقی پیروزی می شنید و تصویرهای گرافیکی سه بعدی و اخبار فوری از جنگ را می دید. هیچکدام از این تصاویر به روحیه انسان ها آسیب نمی زد و در دوماه اول انسان را به گریه نمی انداخت و یا سبب نمی شد شگفت زده شود.
گزارش های خبری درباره تلفات سخن می گفتند اما فقط کشتگان آمریکایی ذکر می شد و از کشتگان عراقی و انگلیسی صحبتی نبود. از اجساد غرق در خون، از کودکان نقص عضو شده که خانواده شان را از دست داد بودند خبری نبود .
بهمن علی بخشی
اخبار جعلی یا فیک نیوز، مسئلهی جدی دوران ماست
۱- منبع مطالب را چک کنید: مطمئن شوید که میدانید خبری که میخوانید از کجا آمده است، ببینید رسانه یا فردی که خبر را گفته قابلاعتماد است؟ اگر منبع خبر یک وبسایت است در مورد آن وبسایت اطلاعات کسب کنید.۲- خبر را کامل بخوانید: به خواندن تیتر خبر اکتفا نکنید و مطالب خبری را کامل بخوانید. اگر مطالب لینک خارجی دارند به منبع اصلی بروید و ببینید آیا اطلاعات گفتهشده درست است یا غلط.
۳- به دیگر گزارشها هم توجه کنید: اینکه هیچ منبع دیگری آن خبر را گزارش نکرده است میتواند نشانه جعلی بودن خبر باشد.
۴- به تاریخها توجه کنید: در رسانههای اجتماعی برای برخی عادی است که مطالب و اخبار قدیمی را دوباره به اشتراک بگذارند. همچنین گزارشهای خبری جعلی ممکن است زمانبندیهایی داشته باشند که بیمعنا باشد.
۵- به عکسها توجه کنید: گزارشهای خبری جعلی اغلب با عکسها یا ویدئوهای دستکاریشده همراه هستند. گاهی عکس موردنظر معتبر است، اما درجایی غیر از پیشزمینه خودش بهکاررفته است.
۶- از گوگل بپرسید: برای کشف صحت خبر میتوانید از موتورهای جستجو نظیر گوگل بهره ببرید. عکسها را در اینترنت جستوجو کنید تا دریابید از کجا آمده است.
۷- از متخصصان بپرسید: اگر به خبر مشکوکی برخورد کردید از متخصصان کمک بگیرید.