شبکه های اجتماعی دریچه ورود به دنیای جدید
مقدمه
استفاده از فناوری های نوین ارتباطی به ویژه شبکه های اجتماعی در دهه های اخیر ما را وارد دوران و جامعه تازه ای کرده است؛ گسترش چشمگیر فناوری های مربوط به ارتباطات الکترونیکی مانند شبکه های ماهواره ای و اینترنتی و تاثیر آن روی بسیاری از شئون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، جامعه را دستخوش تغییرات اساسی کرده است. شبکه های مجازی در فضای سایبرند که تمام جنبه های حیات بشر را تحت تاثیر قرارداده اند و عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را با انبوهی از فرصت ها و تهدید ها روبرو ساخته است تا بدان جا که برخی صاحب نظران از جمله جوزف نای[1] ، شبکه های اجتماعی مجازی را بُعد جدید قدرت در سده 21 دانسته اند.
استفاده از فناوری های نوین ارتباطی به ویژه شبکه های اجتماعی در دهه های اخیر، ما را وارد عرصه و جامعه تازه ای کرده است؛ جامعه ای کهBell Danial آن را جامعه فراصنعتی Manuel castells، آن را جامعه شبکه ای Umesao و Tada Umes، آن را جامعه اطلاعاتی نامیده اند. [2]
شبکه های اجتمـاعی بـا سـرعت باورنکردنی در زنـدگی اجتماعی مردم نفوذ کرده اند و بستری برای برقـراری ارتبـاط بین کـاربران را فـراهم نمـوده انـد. شبکه های اجتمـاعی در واقـع یـک فضـای مجـازی است که به افراد امکان ایجاد صفحه شخصـی و وارد کـردن اطلاعات در آن، به اشتراکگذاری عکس، متن و پیوند اعضا با یکدیگر را فراهم می کند.
رسانه های اجتماعی زیرساخت وبی دارند که افراد و جوامع، از طریق آن محتوایی که کاربر تولید کرده را به اشتراک می گذارند و درباره تولید، بحث و تعدیل آن با هم مشارکت دارند. به عبارت دیگر شبکه های اجتماعی بستری را برای تعامل اجتماعی و تسهیم باورها و دانش بین کاربران می کند. نتایـج مطالعـات محققان نشـان داده اسـت که افراد بـا حضور در شـبکه های اجتماعی و اسـتفاده از گونه های مختلف رسـانه های اجتماعی از مزایـای حضـور در ایـن اجتمـاع مجـازی نظیـر حمایـت اطرافیان، اطلاعات، عواطف و احساسـات برخوردار شـده و اغلـب جوانب زندگی تصویر ده سایت پر بازدید در دنیای واقعـی خـود را کـه نیازمنـد حضور فیزیکـی افراد در کنـار یکدیگر نمی باشـد را در ایـن اجتماعات مجازی دارا می باشـند.
در حال حاضر استقبال کاربران از شبکه های اجتماعی به گونه ای است که می توان گفت شبکه های اجتماعی، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین سرویس های ارائه شده توانسته است در سال های اخیر تحول شگرفی بر نظام اجتماعی کشورهای مختلف جهان از جمله ایران به وجود آورد. کاربرد شبکه های اجتماعی مجازی در عرصه تعلیم و تربیت و پژوهش به سرعت در حال رشد است.
شبکه های اجتماعی و سواد تصنعی
پدیده های مولود فنآوری های نوین را می توان همچون سایر پدیده ها، از منظر آسیب شناسانه نیز مورد مطالعه قرار داد. چنین رویکردی، با توجه به فرصت یا تهدید قلمداد کردن کاربرد این پدیده ها، قابل تفسیر است. در اینکه فنآوری های نوین اطلاعات و ارتباطات فرصت های بی سابقه ای برای فراهم آوری، ذخیره، پردازش، و بازیابی اطلاعات )متنی، صوتی، تصویری، و چندرسانه ای) و نیز تعامل، اشتراک گذاری، تبادل اطلاعات در شبکه مهیا ساخته اند، تردیدی نمی توان روا داشت. اما، هنگامی که به جنبه های اجتماعی و کاربردی این پدیده ها نگریسته شود، به تناسب هنجارها، زمینه های اجتماعی- فرهنگی، شرایط اقتصادی- سیاسی و میزان توسعه یافتگی، جنبه های «فرصت» یا «تهدید» مطرح می گردد. در حقیقت، در این رویکرد، مقصود ما، آسیب شناسی فن آوری و مصنوعات آن نیست، بلکه آثار مترتب بر کاربرد آن است.
تلقی تهدید، زاییده شیوه کاربرد، آثار و قضاوت درباره آثار فن آوری نوین است. شیفتگی صرف و مرعوب شدن در مواجهه با پدیده های فن آوری نوین، مانند شبکه های اجتماعی فضای سایبر، به همان اندازه جامعه را آسیب پذیر می سازد که واکنش های تهدید انگارانه و مبتنی بر دانش اندک و عدم بصیرت کافی. تبدیل شدن این پدیده ها به تهدید، زاییده انفعال و از دست دادن زمان در «انتخاب» است. در چنین شرایطی، شبکه های اجتماعی که می توانند کارکردهایی چون اشتراک دانش، انتقال اطالعات، گفتمان سازی، ایجاد همبستگی و تعامل سازنده، داشته باشند، به دلایلی که به آنها اشاره شد، تبدیل به دغدغه و معضلی ناخواسته می شوند. با عملکردهایی که تاکنون از شبکه های اجتماعی در صحنه تحوالت جهانی شاهد بوده ایم، آسیب شناسی تعامل در این شبکه ها را می توان از جنبه های گوناگونی مورد اشاره قرار داد.
شاید برای بسیاری از ما اتفاق افتاده باشد زمانیکه در شبکه های اجتماعی حضور داریم، مرتباً مطالب مختلف را می بینیم که از هرکدام از آن ها بخشی را انتخاب می کنیم و آن را برای دوستانمان، اطرافیان و همکارانمان ارسال می کنیم بدون اینکه آن را کاملا خوانده و یا حداقل یک بار تا انتها آن متن را مطالعه کرده باشیم. در واقع برخی در این وضعیت دچار نوعی سواد تصنعی می شوند. (کارل تارو گرینفلد ۱۳۹۳)
یک میهمانی را در نظر بگیرید که در آن هرکسی از هر مطلبی سخنی به میان میاورد و ما هم به عنوان شنونده گاهاً سرمان را به نشانه تائید و یا اینکه من هم می دانم، بالا و پایین می آوریم.احتمالا آنهایی هم که مطالبی را که عنوان می کنند نظرات و مطالب خودشان نیست و فقط بازگو کننده مطالب و نظرات بقیه هستند که گاهاً در شبکه های اجتماعی به آن ها نگاه انداخته اند.کارل تارو گرینفلد، ژورنالیست ژاپنی، ادعا میکند ما به شکلی خطرناک به نوعی تقلید از دانایی نزدیک میشویم، داناییای که در واقع الگوی جدیدی از نادانی است.
احساس می شود باید همیشه مطالبی برای عنوان کردن داشته باشد که مبادا از قافله عقب بمانیم. در آسانسور، میهمانی، کلاس درس و یا گپ های خودمانی طوری مطالب را عنوان و یا به اشتراک می گذاریم که گویی آن ها را از لابه لای کتاب های مختلف جستجو و بیرون کشیده ایم و یا گوش داده ایم. متاسفانه این موضوعی که در این بین مغفول می ماند این است که گاها مطالب دست چندم را فقط به اشتراک می گذاریم بدون اینکه آن ها را خوانده باشیم و فقط برای اینکه بگوییم ما هم نظری داریم، آن ها را ارسال می کنیم.
نتیجه گیری
اطلاعات همیشه و همه جه وجود دارد، با وجود تکنولوژی های نوظهور این اطلاعات حتی در جیب و گوشی های هوشمندمان. دیگر نمی توان چرخه داده ها را متوقف نمودو جلوی آن را گرفت. این موج هایی که از هر سو به سمت ما سرازیر می شوند از لطیفه ها، حوادث، تصاویر، فیلم ها و واژه هایی تشکیل شده است که ما را هرآن به غرق شدن تهدید می کند.
آیا باید جلوی این موج بایستیم؟ آیا باید از آن فرار کنیم و یا روی آن شنا کنیم ؟ امروزه حضور کاربران در فضای شلوغ مجازی با حجم گسترده ای از صفحه ها، گروه ها و کانال های مختلف، نیازمند آن است که در برابر چنین فضایی چتری بر سر گرفته و رژیم مصرف رسانه ای اتخاذ کنند؛ همه نیاز دارند در انتخاب هایشان بیشتر دقت کنند.
در نهایت می توان گفت مخاطبان با داشتن سواد رسانه ای در مواجهه با پیام های مختلف از رسانه ها و برای دریافت معنای حقیقی آن ها، دو مرحله ی گزینش گری و پردازش گری را باید پشت سر بگذارد. بدین ترتیب، سواد رسانه ای همانند فیلتری عمل خواهد کرد تا جهان متراکم از پیام، از لایه های فیلتر سواد رسانه ای عبور کرده و شکل مواجهه با پیام معنادار شود. (باکینگهام 1389)
(بهمن علی بخشی)
کارشناس ارشد ارتباطات
منابع:
1- باکینگهام، دیوید، آموزش رسانه ای، یادگیری، سواد رسانه ای و فرهنگ معاصر، ترجمه: حسین سرفراز، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1389.
2- تارو گرینفلد .کارل . سواد تصنعی. ترجمۀ: نجمه رمضانی، وبسایت ترجمان ،۱۳۹۳
3- فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی / دوره اول، شماره 1 ،پاییز و زمستان 1390
[1] Joseph Nye
[2] (کوهـن و ویلیس، 1985 ،دینـر، سـول، لوکاس و اسـمیت، 1999 ،گـو و گیرکین، 1977 ،میروسـکی و راس 1989 :140)