رسانه

سایت شخصی بهمن علی بخشی

رسانه

سایت شخصی بهمن علی بخشی

رسانه

عشق باید الهی باشد و بس.....!!!
گاهی اوقات خود را گم می‌کنم...
مثل حالا !! ...
اما صدایی انگشت به دهان می‌گوید: ببخشید،...
شما را قبلاً جایی ندیده‌ام ؟!
اما نمی‌دانم مگر سواد ندارید؟
روی پیشانی من که نوشته شده صاحب این عکس ماهها قبل مرده است .....!!

دانشجوی دکتری مدیریت رسانه
pr.bakhshi.b@gmail.com

پیوندهای روزانه

کتاب‌خواندن در عصر اینترنت

دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۶:۳۱ ب.ظ

در عصر اینترنت، حافظۀ بازیابی، توانایی به‌یادآوردنِ خودبه‌خود اطلاعات در ذهن، ضرورت کمتری دارد. هنوز هم به درد اراجیف کافه می‌خورد یا فهرست کارهای روزانه‌تان اما به گفتۀ هوروات، آنچه «حافظۀ شناختی» نام دارد، از اهمیت بالاتری برخوردار است. او می‌گوید «تا وقتی یادتان باشد آن اطلاعات کجاست و چطور می‌توان به آن دسترسی پیدا کرد، دیگر نیازی نیست آن را به خاطر بسپارید».

واقعیت این است که مردم اغلب بیش از آنچه بتوانند در مغز خود نگه دارند، اطلاعات وارد آن می‌کنند. سال گذشته، هوروات و همکارانش در دانشگاه ملبورن دریافتند افرادی که بیش از حد برنامه‌های تلویزیونی می‌بینند،‌ محتوای برنامه‌ها را خیلی سریع‌تر از کسانی فراموش می‌کردند که هفته‌ای یک قسمت را تماشا می‌کردند. کسانی که زیاد تلویزیون می‌دیدند بلافاصله پس از برنامه در یک آزمون شرکت می‌کردند و بالاترین امتیاز را در این آزمون می‌گرفتند اما ۱۴۰ روز بعد، امتیاز آن‌ها کمتر از کسانی بود که هفتگی به تماشای تلویزیون می‌نشستند. همچنین طبق گزارش خودشان، میزان لذت آن‌ها از تماشای برنامه کمتر از کسانی بود که روزی یک بار یا هفته‌ای یک بار آن را تماشا می‌کردند.

نقاش: آیزاک اسرائلز.

http://tarjomaan.com/neveshtar/9499/

مردم اغلب بیش از آنچه بتوانند در مغز خود نگه دارند، اطلاعات وارد آن می‌کنند.

بعضی‌ها هر کتاب را فقط یک‌بار می‌خوانند و بعد از گذشت مدت‌ها تقریباً بی‌هیچ کم‌وکاستی همۀ آن را به یاد می‌آورند. اما بیشتر ما این‌طور نیستیم و این موضوع خیلی ناراحتمان می‌کند و مدام خودمان را بابت روش مطالعه‌مان ملامت می‌کنیم یا حافظۀ ضعیفمان را مقصر می‌دانیم. زمانی که کتابی را خریدیم، اسم کتاب‌فروشی، اینکه چاپ چندم بوده و خیلی جزئیات دیگر را خیلی راحت به‌خاطر می‌آوریم اما آنچه برایمان مهم‌تر است، یعنی محتوای کتاب را نه. آیا در عصر اینترنت این‌همه وسواس و عذاب روحی برای به خاطر سپردن اطلاعات ضروری است؟

فریا سانا، ‌استادیار روانشناسی در دانشگاه آتاباسکا در کانادا می‌گوید: «حافظه اغلب محدودیتی ذاتی دارد. در اصل یک گلوگاه است»

آنچه «منحنی فراموشی نام دارد در ۲۴ ساعت اول پس از یادگیری تندترین شیب را دارد. اینکه دقیقاً چقدر فراموش می‌کنید، از نظر درصدی متغیر است. اما اگر آن را مرور نکنید، بخش زیادی از مطلب در گذر از روز اول جان سالم به در نمی‌برد و روزهای بعد بخش‌های بیشتری از دست می‌روند و آخر سر شما می‌مانید و کسری از آنچه آموخته‌اید.

احتمالاً حافظه همیشه همین‌گونه بوده است. اما جَرد هوروات، محقق دانشگاه ملبورن، می‌گوید نحوۀ کنونی مصرف اطلاعات و تفریحات نظرمان را دربارۀ نوع حافظۀ ارزشمند تغییر داده است و حافظۀ‌ ارزشمند دیگر آنی نیست که کمک کند پی‌رنگ فیلمی را به یاد آوریم که شش ماه پیش دیده‌ایم.

در عصر اینترنت، حافظۀ بازیابی، توانایی به‌یادآوردنِ خودبه‌خود اطلاعات در ذهن، ضرورت کمتری دارد. هنوز هم به درد اراجیف کافه می‌خورد یا فهرست کارهای روزانه‌تان اما به گفتۀ هوروات، آنچه «حافظۀ شناختی» نام دارد، از اهمیت بالاتری برخوردار است. او می‌گوید «تا وقتی یادتان باشد آن اطلاعات کجاست و چطور می‌توان به آن دسترسی پیدا کرد، دیگر نیازی نیست آن را به خاطر بسپارید».

تحقیقات نشان داده‌اند که اینترنت مثل حافظۀ جانبی عمل می‌کند. براساس یک مطالعه «وقتی افراد امید دارند پس از گذشت زمان به اطلاعات خود دسترسی داشته باشند،‌ میزان بازیابی اطلاعات در آن‌ها پایین‌تر است». اما حتی پیش از ظهور اینترنت، محصولات سرگرمی به عنوان حافظۀ جانبی عمل می‌کردند. اگر بتوانید جمله‌ای از یک کتاب را به سرعت پیدا کنید، لازم نیست آن را به حافظه بسپارید. از وقتی فیلم‌های ویدئویی به بازار آمدند، می‌توانید تقریباً بدون هیچ دردسری فیلم یا برنامۀ تلویزیونی را مرور کنید. دیگر اصلاً این موضوع مطرح نیست که اگر نتوانید اثری فرهنگی را به یاد آورید، برای همیشه آن را از دست می‌دهید.

افلاطون از اولین افراد مشهوری بود که وقتی خطر بیرونی‌سازی حافظه مطرح شد،‌ روی ترش کرد. در گفت‌وگویی که افلاطون میان سقراط و فایدروسِ اشراف‌زاده می‌نویسد، سقراط داستانی دربارۀ خدایگان تئوس می‌گوید که «کاربرد نامه را کشف کرد». تاموس، پادشاه مصر، به تئوس می‌گوید: این کشف تو در روح یادگیرندگان فراموشی به بار می‌آورد، زیرا دیگر از حافظۀ خود استفاده نمی‌کنند؛ آن‌ها به حروف و واژگان نوشته‌شدۀ بیرونی اعتماد خواهند کرد و خودشان چیزی به یاد نخواهند آورد.

اگر می‌خواهید چیزهایی را که می‌خوانید و می‌بینید به‌یاد آورید، آن‌ها را از باقی چیزها فاصله دهید

واقعیت این است که مردم اغلب بیش از آنچه بتوانند در مغز خود نگه دارند، اطلاعات وارد آن می‌کنند. سال گذشته، هوروات و همکارانش در دانشگاه ملبورن دریافتند افرادی که بیش از حد برنامه‌های تلویزیونی می‌بینند،‌ محتوای برنامه‌ها را خیلی سریع‌تر از کسانی فراموش می‌کردند که هفته‌ای یک قسمت را تماشا می‌کردند. کسانی که زیاد تلویزیون می‌دیدند بلافاصله پس از برنامه در یک آزمون شرکت می‌کردند و بالاترین امتیاز را در این آزمون می‌گرفتند اما ۱۴۰ روز بعد، امتیاز آن‌ها کمتر از کسانی بود که هفتگی به تماشای تلویزیون می‌نشستند. همچنین طبق گزارش خودشان، میزان لذت آن‌ها از تماشای برنامه کمتر از کسانی بود که روزی یک بار یا هفته‌ای یک بار آن را تماشا می‌کردند.

افراد در مواجهۀ با مکتوبات نیز افراط می‌کنند. در ۲۰۰۹، به طور میانگین هر امریکایی روزانه با 100.000 واژه درگیر می‌شد،‌ حتی اگر تمام این واژه‌ها را نمی‌خواند. به‌سختی می‌توان تصور کرد که این رقم طی این نه سال کاهش یافته باشد. نیکیتا بکشانی در «اختلال زیادخوانی»، مقاله‌ای در مورنینگ نیوز به تحلیل این آمار می‌پردازد. او می‌نویسد: «خواندن واژۀ ظریفی است اما رایج‌ترین نوع خواندن احتمالاً خواندن به معنای مصرف کردن است: جایی که ما می‌خوانیم، به‌ویژه در اینترنت، تا صرفاً اطلاعات کسب کنیم. اطلاعاتی که تبدیل به دانش نمی‌شود مگر آنکه تثبیت شود».

یا آن‌گونه که هوروات بیان می‌کند: «این نوعی غلغلک لحظه‌ای است و بعد غلغلکی دیگر می‌خواهید. موضوع اصلاً آموختن نیست. موضوع تجربۀ لحظه‌ای حس آموختن است».

درسی که از مطالعه زیادخوانی او می‌گیریم این است که اگر می‌خواهید چیزهایی را که می‌خوانید و می‌بینید به‌یاد آورید، آن‌ها را از باقی چیزها فاصله دهید. در مدرسه اعصابم خرد می‌شد که در کلاس انگلیسی هر هفته مجبور بودیم تنها سه فصل را بخوانیم و نه بیشتر، اما دلیلی منطقی پشت این کار بود. هوروات می‌گوید هرچه خاطرات را بیشتر تکرار کنید، بیشتر تثبیت می‌شوند. اگر کتابی را پشت سر هم-بگوییم یک نفس- بخوانید، دارید تمام مدت داستان را در حافظه فعال۶ خود نگه می‌دارید. او می‌گوید: «در واقع هرگز دوباره به آن دسترسی نخواهید داشت.»

کتاب‌ها فایل‌هایی نیستند که در مغزمان آپلود کنیم، بلکه بخشی از تابلوفرش زندگی هستند که در کنار چیزهای دیگر بافته شده‌اند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی