مرتباً به مطالبی در شبکههای اجتماعی نوک میزنیم و بعد آنها را نشخوار میکنیم.
ما به شکلی خطرناک به نوعی تقلید از دانایی نزدیک میشویم، داناییای که در واقع الگوی جدیدی از نادانی است.
سواد فرهنگی سنگ بستر ارزشهای مشترک ماست.
سواد تصنعی
مرتباً به مطالبی در شبکههای اجتماعی نوک میزنیم و بعد آنها را نشخوار میکنیم.
ما به شکلی خطرناک به نوعی تقلید از دانایی نزدیک میشویم، داناییای که در واقع الگوی جدیدی از نادانی است.
سواد فرهنگی سنگ بستر ارزشهای مشترک ماست.
سواد تصنعی
فن پومودورو یا تکنیک پومودورو یکی از روشهای مدیریت زمان، ابداعشده توسط فرانچسکو چیریلو است. بر طبق این روش بهترین تکه زمانی برای کار کردن ۲۵ دقیقه است که برابر است با مدت زمان لازم برای درستکردن سس پومودورو که یک سس گوجه فرنگی سنتی ایتالیایی است. فرد پس از ۲۵ دقیقه کار باید برای مدت کوتاهی مثلاً ۳ تا ۵ دقیقه استراحت کند.
در این فن، هر بازه زمانی ۲۵ دقیقهای یک پومودورو نامیده میشود و پس از هر چهار پومودورو یک استراحت طولانیتر ۱۵ تا ۲۰ دقیقهای وجود دارد.
چیریلو که یک نوآور و کارگشا در زمینه فنون بهبود فرایند شناخته میشود این فن را در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی به دنبال تحقیقات در زمینه بهبود عادتهای مطالعه خودش معرفی کرد. مفاهیم به کار رفته در این روش مشابه فنون جعبه بندی زمان و توسعه مکرر و فزاینده در زمینه طراحی نرم افزار است. ایده اصلی این روش این است که استراحتهای مکرر میتواند به چابکی ذهن کمک کند.
اجزاء تیتر
شما مجاز به نوشتن تیتر فرعی(روتیتر)، تیتر اصلی، سوتیتر و میان تیتر هستید. تیتر فرعی در واقع روتیتر است و همانطور که از اسمش مشخص است بالای تیتر اصلی و با حروف کوچکتر میآید. با حذف روتیتر نباید خللی به معنای تیتر اصلی وارد شود.
سوتیتر نیز با دو هدف به خبر اضافه میشود؛ کاربرد اول آن زیبایی خبر است و کاربرد دوم دادن اطلاعات بیشتر یا برجسته کردن قسمتهای مهم است. سوتیتر معمولا میان دو نقل قول میآید.
خلاقیت و دوری از کلیشه
فاصلهی خلاقیت و کلیشه بسیار کم است و تفاوت آنها در «تکرار» است. برای مثال وقتی کانت گفت: «من فکر میکنم، پس هستم» برای نخستین بار جملهی بسیار زیبایی بود؛ ولی تکرار بیش ازحد، آن را تبدیل به کلیشه کرد. سعی کنید در نگارش تیتر از کلیشهها فاصله بگیرید.
قوانین را بشکنید
همانطور که گفته شد «باید»های تیترنویسی نسبی هستند. در صورتی که شکستن قوانین باعث زیبایی، گویایی و جذابیت خبر باشد میتوانید بایدها را نادیده بگیرید. میتوانید کلمات را تکرار کنید، فعل منفی بنویسید و یا تیتر سوال داشته باشید؛ اما بعضی قوانین مانند استفاده از نقطه در تیتر، قوانین ثابت هستند و جزو استثنائات نیستند.
آیا لایکهای اینستاگرام و فیسبوک ما را به خودشیفتگانی مغرور بدل کرده یا از قبل هم همینطور بودهایم؟
رسانههای اجتماعی در اصل بهعنوانِ ابزارهایی برای ایجاد ارتباط با دیگران و بیرون از آمدن از تنهایی طراحی شدهاند، اما در واقع، تجربۀ حضور در آنها معمولاًحسی از تنهایی و انزوا به ما میدهد. شاید دلیل این تناقض، محدودیتِ این رسانهها در بازنمایی کاملِ زندگی انسانی باشد. شبکههای اجتماعی ظرفیتی برای بیان غمها، تردیدها و کاستیهای ما ندارد و در مقابل، آندسته از گرایشهایی را تقویت میکند که از اساس با همدلی در تضاد است.
روزانه بیش از هشتادمیلیون عکس روی اینستاگرام بارگذاری میشود، بیش از ۳.۵میلیارد لایک ردوبدل میگردد و حدود ۱.۴میلیارد نفر، معادل بیستدرصد کل جمعیت جهان، جزئیاتی از زندگیشان را بر روی فیسبوک منتشر میکنند.
انواع رپورتاژ آگهی
برخلاف تصور بسیاری از افراد، رپورتاژ آگهی تنها در قالب متن منتشر نمیشود و دارای قالبهای دیگری است. علاوه بر قالب گزارش خبری، فرمتهای متعددی نیز برای آن وجود دارد. به همین دلیل در وهلهی اول باید بدانیم که هر قالب رپورتاژ آگهی( یا حتی فرمت رپورتاژ اگهی ) را در کجا و چه زمانی استفاده کنیم.
اما جدا از قالب و فرمت رپورتاژ آگهی، ویسرت ویلیام نویسنده کتاب Governing health رپرتاژ اگهی را در سه دسته تقسیمبندی کرده است:
برخورد (conflict) اختلاف ها،درگیری و منازعه ها
این گونه رویداد ها حاوی برخورد( اختلاف، کشمکش یا درگیری) میان افراد، گروه ها، ملت ها و حیوانات یا... با یکدیگر در طبیعت است.برخورد ممکن است به صورت جسمانی یا فکری و ایدئولوژیکی باشد.
اگر کسی در این بعد خبری تردیدی دارد بهتر است به روزنامه ها نگاهی بیندازد. هر روز از این نمونه ها ده ها خبر در روزنامه ها چاپ می شود.دلیل اهمیت این ارزش خبری در این است که در برخوردها همواره احتمال برهم خوردن توازن موجود در جامعه میرود که تاثیر بر امنیت مادی و معنوی افراد دارد.
مثال:
*تظاهرات دانشجویی سراسر کره جنوبی را فراگرفت
*زلزله در ترکیه ۲۰ هزار نفر را کشت
*برخورو دو قطار ۱۹۰ کشته برجای گذاشت.
شهرت (Fame)
اشخاص حقیقی و حقوقی و حتی بریخ از اشیاء هرگاه به خاطر فعالیت ها و معروفیتشان در جامعه ملی و فراملی شناخته شده باشند، ارزش خبری دارند
شهرت ممکن است بار معنایی مثبت یا منفی داشته باشد.مرگ یک فرد عادی با درگذشت یک فرد مشهور، ارزش خبری یکسانی ندارند.
مثال؛ وزیر صنایع فردا به آلمان می رود. رئیس جمهوری به آلمان می رود.معلمی در راه بازگشت به خانه جان سپرد.
در این سه مثال ارزش شهرت نمایان می شود، مشخص است کدام ارزش خبری بیشتری دارد.
بنابراین ارزش شهرت در مورد ذی روح و لی روح با توجه به معروفیت آن نزد جامعه ملی یا جهانی تعیین و ارزش گذاری می شود.